دوست

ساخت وبلاگ

 ترزا با خود مي گفت آشنايي آنها از آغاز مبتني بر يك اشتباه بوده است.

كتاب آناكارنينا كه در آن روز زير بغل داشت و به وسيله‌ي آن توما را فريب داده بود،

يك كارت شناسايي ساختگي بيش نبود.

+بار هستی اثر میلان کوندرا


برچسب‌ها: میلان کوندرا دوست...
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : سکانس,میلان, نویسنده : alipen بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

  +تصمیم گرفته ام کمی جدی تر بنویسم .با  تمام علاقه و احترام ام  به شاعران سرزمین ام ولی جدی تر نوشتن به معنی کار روی نوشته های خودم است.شعرهای ناب را از این پست به بعد متوقف می کنم چون من در شعر سعدی متوقف شدم.علاقه شخصی ام شعر سنتی قدیمی نیست.اتفاقا یکی از علاقه مندی هایم شعر پست مدرنه.بدون ساختار و بدون مرز  کلا به غزل پست مدرن اعتقاد ندارم چون پست مدرن در ذات خود ساختار ندارد گراناز موسوی تقریبا در این تعریف می گنجد.رضا براهنی رو کلا قبول ندارم به خاطر شاید به خواب های پریشان گرفتار شود آنکه به خواب های پریشان مرا گرفتار کرد.آخه شاعر باید اینو بگوید ...فکر کنم به قول عمو جلال نون به نرخ رو دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : سکانس,بارونی,ترین,روزی, نویسنده : alipen بازدید : 87 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

امروز افتخار آشنایی با دکتر پیمان را پیدا کردم آن هم خیلی تصادفی و بی تکلف

پرونده اش به من ارجاع شد و گفت که به خاطرکار بیمارستان وقتش خیلی محدود است.پرسیدم کدام بیمارستان هستید؟ گفت بوستان

گفتم پس اوضاع بحرانیه

دکتر پیمان کارشناسی روانشناسی را چمران بود ارشد از دانشگاه لندن و دکتری هم چمران و یکی از بهترین متخصصان روانشناسی بالینی کشور هستند.اسم شان را شنیده بودم .از همه جا گفتیم .بسیار مهربان علمی و متواضع بود .

دوست...
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : سکانس,دکتر,پیمان, نویسنده : alipen بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

دیشب اولین تحقیق مشترکم با وفا را ارسال کردم همایش

تمام گردآوری اطلاعات را انجام داد و جوری به فرضیه ها نگاه می کرد که چند بار آنالیز می کردم تا بدون دلیل رد یا تایید نشوند.

فرض کنیم هیچ فرضیه ای نبود!این فرض محاله؟

خوب خودش هم فرضیه است.پس باطله آیا؟

یکی منو نجات بده !

دوست...
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : سکانس,اولین,تحقیق,مشترک, نویسنده : alipen بازدید : 84 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

چندین سال پیش تابستان وقتی اول دبیرستان بودم تصمیم گرفتم تابستان بیکار نباشم توی خیابان شریعتی جنوبی اهواز کمی پایین تر از  سینما فلسطین یک کارگاه رنگ آمیزی بود که استادکارش معروف به اوس رضا پنجه طلا  را تصادفی پیدا کردم.رفتم داخل گفتم با مسول کارگاه کار دارم.اوس رضا گفت:در خدمتم پسرم گفتم می خوام تابستان بیکار نباشم.دوست دارم یه کاری یاد بگیرم گفت:من کارم رنگ آمیزی ماشینه. اگر قول بدی تا آخر تابستون بیای قبول می کنم منم گفتم:قبول بعدها فهمیدم کارگاه اوس رضا یکی از بهترین های شهره و ایشان هم سخت گیرترین آدم توی صنف خودشه.و هیچ کارگری بیشتر از شش ماه دوام نمیاره وقتی اعصابم از سخت گیریش خیلی  خ دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : سکانس,تعهد, نویسنده : alipen بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

من با تو می نویسم و می خوانم من با تو راه می روم و حرف می زنم وز شوق این محال:-که دستم به دست توست- من جای راه رفتن پرواز می کنم. آن لحظه ها که مات در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش می نشینم موسیقی نگاه تو را گوش می کنم گاهی میان مردم در ازدحام شهر غیر از تو هر چه هست فراموش می کنم........ +مقاله مشترک من و وفا در همایش دانشگاه علامه پذیرش نهایی شد.ارائه به صورت سخنرانی خوب باید پاور را آماده کنیم.یک چایی عصر با کیک خامه ای هم داریم و بحث چه کار کنیم +چرا وفا هیچ علاقه ای به خوردن چایی عصر ندارد؟!؟  دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : سکانس,علامه, نویسنده : alipen بازدید : 84 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

+من شاید هزاران هزار دوست داشته باشم

+ صدها دوست خوب

++ده ها دوست با مرام که میشه روش حساب کرد

+++انگشت شمار دوست که ویژه هستند

++++ و یه دونه آدم که توی سخت ترین شرایط بش بگم فقط تو

وفا اون یه دونه آدم توی کل دنیاست که همیشه برای من ثابت کرده که بعضی ادم ها قابل توصیف نیستند.اسمشون رو با طلا باید نوشت.

خدایا شکرت که هوامو داری

دوست...
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : بعضی,انسان,باید,نوشت, نویسنده : alipen بازدید : 107 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

 پاسباني دم در قد برافراشته بود. يک‌ مردِ دهاتي آمد و خواست که وارد قانون بشود؛ ولي پاسبان گفت که عجالتاً نمي‌تواند بگذارد که او داخل شود. آن‌مرد به‌فکر فرورفت و پرسيد: آيا ممکن است که بعد داخل شود. پاسبان گفت: «ممکن است؛ اما نه حالا.» پاسبان از جلو در که هميشه چهارطاق باز بود رد شد، و آن مرد خم شد تا درون آن‮جا را ببيند. پاسبان ملتفت شد، خنديد و گفت: «اگر باوجود دفاع من اينجا آنقدر تو را جلب کرده سعي کن که بگذري؛ اما به‌خاطر داشته باش که من توانا هستم و من آخرين پاسبان نيستم. جلو هر اتاقي پاسبانان تواناتر از من وجود دارند، حتی من نمی ‌توانم طاقت ديدار پاسبان سوم بعد از خودم را بياورم.» مرد د دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : قانون, نویسنده : alipen بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:13

ای برادر قصه چون پیمانه‌ایست

معنی اندر وی مثال دانه‌ایست

دانهٔ معنی بگیرد مرد عقل

ننگرد پیمانه را گر گشت نقل

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 22:31  توسط علی  | 
دوست...
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alipen بازدید : 60 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 20:32

پیش به سوی روسیه امین فوتبالی ترین عضو خانواده است امروز اولین روزی است که روزه گرفت و روزه اولی است ساعت هفت ساکش را بست که مدرسه فوتبال دارم امین از اون ادم هاست که لج بازه و همیشه کاری رو که اصرار داره انجام میده.گفتم امین هر کاری که دوست داری انجام بده ولی بین روزه گرفتن یا فوتبال رفتن یکی رو ان دوست...ادامه مطلب
ما را در سایت دوست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alipen بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 20:32